رمان آنلاین مادر شدن عجیب من

مشخصات رمان
عنوان: رمان مادر شدن عجیب من (آنلاین)
نویسنده : سونیا
ژانر: غمگین ، اجتماعی
خلاصه ی از داستان رمان مادر شدن عجیب من
وقتی من به خونه بخت رفتم، سه سال ما همچنین زندگی کردیم که جاریم سرکوفت علی را تو سر شوهرش میزد. علی منو می پرستید و ر وی سرش میگذاشت. ولی در این مدت من حامله نشدم، برای همین بود که علی حاشا و لله کشتیارم شد که من بچه میخوام.هر شب تنگ دلم مینشست و میگفت: این بدبختی را چه کار کنیم؟ اجاقمون کوره.
قسمتی از پارت اول رمان مادر شدن عجیب من
وقتی من به خونه بخت رفتم، سه سال ما همچنین زندگی کردیم که جاریم سرکوفت علی را تو سر شوهرش میزد. علی منو می پرستید و ر وی سرش میگذاشت. ولی در این مدت من حامله نشدم، برای همین بود که علی حاشا و لله کشتیارم شد که من بچه میخوام.هر شب تنگ دلم مینشست و میگفت: این بدبختی را چه کار کنیم؟ اجاقمون کوره. من هر چه دوا و درمون کردم، دعا گرفتم، آخرش بچه دار نشدم تا اینکه یه شب علی پیش من گریه کرد و گفت: اگر تو راضی باشی، یک صیغه میگیرم، برای اینکه کارای تو را بکنه و بعد از آنکه
بچه پیدا کردم طلاقش میدم و تو بچه را مثل بچه خودت بزرگ میکنی.
اینقدر گفت و گفت تا من گول خوردم و گفتم: چه عیبی داره! خودم اینکار را به گردن میگیرم . فردای همانروز چادر سر کردم، رفتم خدیجه دختر تمیز کارمون را که زشت و سیاه بود برای علی خواستگاری کردم. وقتیکه خدیجه وارد خونه مون شد، سر تا پایشو ارزن میریختی پائین نمیومد، اگه دماغشو میگرفتی جونش در میرفت.
خوب، من خانم خونه بودم، خدیجه ام کار میکرد، غذا میپخت، یکماه نگذشت که آب زیر پوستش رفت، استخوان ترکوند و شکمش گوشت نو بالا آورد. آنوقت زد و حامله شد. خوب دیگه معلوم بود خدیجه پیازش جوانه کرد. علی همه حواسش پیش اون بود. اگه چله زمستان آلبالو ویار میکرد، علی از زیر سنگ هم شده بود برایش میآورد. من شده بودم سیاه بخت و سیاه روز! هر شب که علی خونه میومد دستمال هل و گل را اطاق خدیجه میبرد و من هم از صدقه سر اون زندگی میکردم. تا اینکه ….
لینک عضویت در کانال رمان مادر شدن عجیب من
https://t.me/niniperarin/12233
برای دانلود رمان های جدید روی لینک زیر کلیک کنید
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEPzMPCVlfrKEP27iA
One thought on “رمان آنلاین مادر شدن عجیب من”
ناشناس
سلام من چطور میتونم رمان مادر شدن عجیب من رو دنبال کنم